1
امروز نوشتهای از یک وبلاگ در شبکههای ایرانی وب دستبهدست میشده که حاوی متنی انگلیسی در نکوهش نه چندان مودبانهی اقدام ایرانیان در رای دادن به فیلم آخر اصغر فرهادی، جدایی نادر از سیمین، بوده است. به نظر میرسد که تیتر سایت سینمایی کافه سینما مبنی بر «واکنشهای منفی به این اتفاق در وبلاگهای انگلیسیزبان» هم از همین جا آب میخورد. چه، اگر جدایی نادر از سیمین، یا عنوان انگلیسیش در آیامدیبی (A Separation) را به انگلیسی و برای چند روز اخیر گوگل کنید، به هیچ متن حاوی چنین انتقادهایی برخورد نمیکنید. اما یافتن این که آن متن انگلیسی کذایی (در وبلاگ فریاد سکوت) را اول بار چه کسی نوشته چندان سخت نیست. جستوجویی کوتاه در گوگل و توجه به تاریخ پُستها مرا به وبلاگ ابله ایرانی (Iranian Idiot) رساند که این پست در تاریخ سیزده فروردین در آن منتشر شده است. مروری کوتاه بر نوشتههای دیگر این بلاگر به سادگی نشان میدهد که نویسندهی اصلی این متن انگلیسی (که هزار جای دیگر بازنشر شده است) در واقع همین جناب است که زحمت ترجمهی فارسی فصیح همراه متن انگلیسیشان را هم خودشان متقبل شدهاند.
2
این قضیه به خودی خود چندان اهمیتی نداشت. مثل هزار موج دیگر که در اینترنت بیدروپیکر میآید و میرود. مثل هزار متن فرواردی دیگر که لحظهای جستوجو در گوگل یا -حتا فکر کردن صرف!- غلط بودنشان را داد میزند. اما وقتی موضوع سر از سایتی در میآورد که –فارغ از خوب و بد– متعلق به دو تن از اسمورسمدارترین منتقدان سینمایی کشور است، جایی از کار باید ایراد داشته باشد. حتا اگر یکی از صاحبان سایت (امیر قادری) جدایی را در نقدش کوبیده باشد و فیلم مقابل را فیلمی خوب بداند و در ادامهی این روند و به بهانهی دوقطبی نشدن فضا، مرتب به فراخوانان رایدهی بتازد و اقدام به نظرش «مشکوک» بیاید. انتشار خبر دروغ اما –بدون هیچ مرجع و تحقیق– حکایت از آن دارد که اینجا یک پای کار (دست کم!) بدجور لنگان است.
3
برگردیم به دید ناظر خارجی از این قضایا.
ناظر خارجی –و به خصوص آمریکایی– با چنین چیزهایی بیگانه نیست. دو سال و نیم پیش، هنگامی که بسیاری از دوستداران سینمای اکشن از دیدن روایت کریستفر نولان از بتمن و ژوکر، شوالیهی تاریک، هیجانزده شده بودند، تصمیم گرفتند که آن را به ردهی اول آیامدیبی برسانند و پدرخوانده را که سالها بهترین فیلم تاریخ سینما به رای کاربران آیامدیبی بود، به زیر بکشند. اقدام آنها در ایجاد اکانتهای متعدد و رای 10 دادن به بتمن کافی نبود؛ پس روش دیگری آغاز شد: به پدرخوانده نمرهی پایین (1) دادن! چنین شد که امتیاز پدرخوانده آن قدر پایین آمد که حتا از ردهی دوم هم سقوط کرد و به ردهی سوم رسید تا شوالیهی تاریک بر صدر نشیند. علاقهمندان حرفهای سینما خاطرشان هست که آن روزها قضیه آن قدر داغ شد که آیامدیبی در صفحهی اولش رایگیریای را گذاشت که آیا واقعا شوالیهی تاریک بهتر از پدرخوانده است؟!!
با نشستن آن شور اولیه از دیدن بتمن و ژوکر، و با رای کاربران کمتر هیجانی، لاجرم امتیاز شوالیهی تاریک هم سقوط کرد؛ تا جایی که در زمان نوشتن این متن در ردهی دهم فیلمهاست. این که این جایگاه شایستهی آن است یا نه (که به اعتقاد قریب به اتفاق منتقدان نیست) بحث ما نیست. اما یادگار سودازدگی عاشقان بتمن به امتیاز کنونی پدرخوانده و سقوط آن از صدر (الان در ردهی دوم است) گره خورده و هر بار که لیست آیامدیبی را نگاه میکنم و پدرخوانده را دیگر در جایگاه نخست نمیبینم، بیدرنگ به یاد آن روزها میافتم که کاربرانی بودند که به شاهکار کاپولا 1 از 10 بدهند.
4
اما جدایی نادر از سیمین. عدهای از دیدن فیلمی ایرانی در کلاس جهانی که در ایران هم اکرانی گسترده داشته به وجد آمدهاند. رفتهاند و در آیامدیبی به فیلم محبوبشان رای دادهاند و سعی کردهاند دیگران را هم تشویق کنند که به آن رای بدهند. به خلاف اسلاف آمریکایی، به پدرخوانده و رهایی از شاشنک (که با 1 گرفتنهای متعدد پدرخوانده به مقام بالاتر رفت و الان اول است) هم کاری نداشتهاند. رای خوشان را دادهاند و خوشحالی کردهاند از بالا بردن فیلمی خوشساخت و ارزشمند در ردهبندی مهمترین سایت سینمایی جهان. فیلمی که اگر ضعفی داشته باشد (یا نداشته باشد) به هر حال از کارگردانیست که اصول سینما و درام را میشناسد، و این، خواهناخواه فیلمش را در نقطهی مقابل فیلمی دیگر –با اکرانی گستردهتر– قرار میدهد که دیدن آن برای هر علاقهمند جدی سینما بیبروبرگرد عذاب الیم است و در برابر ضعفهای بیشمار و واضحش گاه فقط میتوان پوزخند زد و بس. این که ایرانیای برای مرعوب کردن ملت طرفدار فیلم و استفاده/سوءاستفاده از رسم پسندیدهی ایرانیان، آبروداری در برابر بیگانگان، افکارش را از قول یک انگلیسیزبان مینویسد تا مردم فکر کنند که با این کارشان دارند آبروی کشورشان را میبرند، و این که یکی از معدود سایتهای سینمایی مملکت چنین نوشتهی سخیفی را ماخذ و مرجع خود قرار میدهد، البته مشخص است از کجا آب میخورد. یادمان باشد جوانان آمریکایی بدتر از این کار را برای فیلم مورد علاقهشان کردند و هیچ کس چنین خطابشان نکرد.
پ.ن.: اشتباه نشود؛ غرض این نوشته این نیست که «چون خارجیها این کار را میکنند پس درست است». میتوان با این جور رای دادن موافق یا مخالف بود و –شرافتمندانه– دلایل خود را داشت. مساله اما کسانیند که برای به زیر کشیدن حریف در بحث به دروغ ساختن و به آوردن شاهد از «انگلیسیزبانانی» متوسل میشوند که خود پیشتر سابقهی قطعا بدی در این مقوله در بین «همزبانانشان» داشتهاند.
پ.ن.: اشتباه نشود؛ غرض این نوشته این نیست که «چون خارجیها این کار را میکنند پس درست است». میتوان با این جور رای دادن موافق یا مخالف بود و –شرافتمندانه– دلایل خود را داشت. مساله اما کسانیند که برای به زیر کشیدن حریف در بحث به دروغ ساختن و به آوردن شاهد از «انگلیسیزبانانی» متوسل میشوند که خود پیشتر سابقهی قطعا بدی در این مقوله در بین «همزبانانشان» داشتهاند.